Eshgh e parzadeh

الهــــــــــــی گاهـــــــــــــی نگاهـــــــــــــی

Eshgh e parzadeh

الهــــــــــــی گاهـــــــــــــی نگاهـــــــــــــی

مَــــــــــــرد

یه سری مردا هستن تیپ های خاص و سنگینی میزنن

اکثرا مشکی میپوشن ، ادکلن خاص مثلا لالیک میزنن

قهوه رو بدون شکر و شیر میخورن ، تلخ تلخ

همونایی که تنهایی کافه  و رستوران میرن!

شبا تنهایی قدم میزنن و سیگارشون رو بی تفاوت به همی چی میکشن

از دور که نگاشون میکنی ابروهاشون گره خورده به هم و همش فکر میکنن

ولی وقتی نزدیک میری و باهاشون صحبت میکنی با آرامش خاصی باهات صحبت میکنن

اینا بهترین آدما واسه درد دلن

همونایی که راجع به همه چی اطلاعات دارن و حرفو نگفته میفهمن

اما این مردا یه زمانی مثل بقیه مردا معمولی بودن

اسپورت میپوشیدن ، باصدای بلند میخندیدن ، فوتبال میدیدن و ....

خلاصه عین خیالشون نبود تا اینکه یه روز...

یه زن اومد تو زندگیشون و عاشق شدن !

و زنی که زندگیشونو عوض کرد تنهاشون گذاشت و رفت

از اون روز این مردا خیلی عجیب و خاص شدن

اگه بخوای وارد زندگیشون بشی ، وقتی بهشون بگی "دوست دارم"

غصه رو تو چشاشون میبینی

و انتظار نداشته باش بهت بگن "منم دوست دارم"

این مردا دیگه خیلی سخت اعتماد میکنن!

اگه بهشون دروغ بگی...سعی نمیکنن ثابت کنن و مچ بگیرن و.......

بلکه یه لبخند میزنن و آروم پامیشن و میرن!

و وقتی رفتن دیگه هیچوقت برنمیگردن

این مردا بزرگترین دردای دنیا رو تحمل میکنن

"یادت نره دیگه هر دردی واسشون درد نیست"